سفر هنگ کنگ

نوشته شده در پنجشنبه ۴ فروردین ۱۳۹۰ توسط پدر صبا

اواخر اسفند ۱۳۸۹ این فرصت را پیدا کردیم که با یک تیر دو نشان بزنیم و برای یک سفر علمی! و تفریحی به کشور هنگ کنگ برویم.

رفتن ما به هنگ کنگ همزمان شده بود با تعطیلات مدارس (در مالزی) و در این مواقع مسافرت از مالزی کمی مشکل تر است.

برنامه سفر را پنج روزه تنظیم کردیم. یک روز قبل از کنفرانس به هنگ کنگ رفتیم و دو روز بعد از آن هم به کوالالامپور برگشتیم.

در کل هنگ کنگ شهر و کشور زیبایی بود و صد البته شبهای آن هم زیباتر از روزها. مردم آنجا همیشه در حال دویدن بودند و عجله داشتند. تعداد زیادی از مردم با داشتن هندز فری در حال استفاده از تلفن ها و همچنین تبلت های خودشان بودند. احترام متقابلی که مثلا در کشوری مثل مالزی به وضوح دیده می شود، در هنگ کنگ کمتر دیده می شود. مثلا من که صبا را در کالسکه به همراه داشتم، بارها دیدم که مردم خودشان را به آب و آتش می زدند که بتوانند در ورود به پله برقی از ما سبقت بگیرند! یا سعی می کردند وقتی در آسانسور سوار شدند فوری درب آسانسور بسته شود تا دیگر کسی وارد آن نشود! حتی اگر این بسته شدن درب باعث برخورد آن به فردی بشود که در حال وارد شدن به آسانسور بود.

از لحاظ تنوع افراد غیر چینی، اروپایی و شاید آمریکایی زیاد دیده می شدند و همچنین تعداد افراد پاکستانی و هندی هم کم نبود. ما بجز هتل کنفرانس ایرانی و عرب در هنگ کنگ ندیدیم.

چند روزی که ما آنجا بودیم هوا بسیار سرد و حتی از میانگین سالانه آن روز سال هم سردتر بود. به همین دلیل ما با حجم لباس گرمی که همراه خودمان برده بودیم همچنان سردمان بود و کمی مشکل داشتیم. مخصوصا که بدن ما هم به هوای گرم مالزی عادت کرده است.

سیستم حمل و نقل عمومی بسیار عالی، سریع و از لحاظ هزینه نسبت به اینجا بسیار مناسب تر بود. من نتوانستم اتوبوس یک طبقه ببینم و همه اتوبوس ها دو طبقه بودند. راننده تعدادی از اتوبوس ها هم خانم بودند. تقریبا تمامی مراکز تفریحی و تجاری که ما رفتیم بسیار به ایستگاه قطار نزدیک بود. تاکسی به فراوانی دیده می شد. مسیر فرودگاه به داخل شهر را هم از اتوبوس استفاده کردیم که راحت هم بود.

قیمت هتل نسبتا گران بود و مثلا قیمت یک مهمان خانه (البته بسیار تمیز و جدید) هم قیمت یک هتل چهار ستاره در مرکز شهر کوالالامپور است. تا جایی که دیدم قیمت اجاره و خرید مسکن هم بسیار زیاد بود (در مورد این موضوع مطمئن نیستم به دلیل اینکه خیلی دقیق بررسی نکردم).

نکته جالبی که ما در هنگ کنگ احساس کردیم این بود که فروشگاه ها بیشتر از آنکه در مجتمع های تجاری باشند، در خیابان ها و خارج از مجتمع ها بودند. شاید تعداد مجتمع های تجاری که ما آنجا دیدیم انگشت شمار باشند ولی فروشگاه های شیک و مدرن در خیابان ها زیاد بودند. البته فروشگاه هایی هم بودند که ما را یاد فروشگاه های نزدیک حرم مشهد می انداختند! خیابان Nathan هم که مرکز این فروشگاه ها است و البته بزرگترین مسجد هنگ کنگ هم در همین خیابان است. دو بازار شبانه شامل بازار خانم ها (Ladies Market) و Temple Market (که بیشتر بازار آقایان به نظر می رسید) را هم دیدیم که خرید در این دو بازار هم داستان خود را دارد. فقط همین بس که گاهی قیمت اولیه پیشنهادی فروشنده دو تا سه برابر قیمت اصلی و نهایی کالا بود!

یک روز از سفرمان را هم به Hong Kong Disneyland اختصاص دادیم. تلاش موفق و بسیاری داشتند که آنجا را تمیز نگه دارند و حتی پس از تاریکی هوا هم با چراغ قوه به دنبال آشغال و زباله می گشتند! نورافشانی اختتامیه روز هم که طولانی و بسیار زیبا بود. تلاش بزرگ تر ها هم برای عکس گرفتن شخصیت های کارتونی بیش از کودکان بود. نمونه ای از عجله چینی ها هم در چند مورد صف های ورودی به بازی ها دیده می شد. البته در یک مورد وقتی ما به مسوول وسیله اعتراض کردیم، از ورود آنها در یک دور کامل بازی جلوگیری کرد! ممنون.

برج The Peak را هم دیدیم که مسیر رفت و برگشت با استفاده از Tram بود که در بعضی نقاط مسیر، شیب تا حدود ۵۰ تا ۶۰ درجه هم شاید می رسید. بر فراز Sky Terrace این برج از شب زیبای نورانی هنگ کنگ هم عکس گرفتیم هر چند که هوا مه آلود بود و عکس ها زیاد واضح نشد و البته سرما و باد شدیدی هم نوش جان کردیم. موزه Madame Tussauds هم در پایین این برج بود که عکس گرفتن با مجسمه تقریبا واقعی شخصیت های مختلف جالب بود.

نرخ تبدیل ارز هم در مالزی حدود ۰.۳۹ بود که در هنگ کنگ این نرخ حداقل ۰.۴۱ بود و گاهی تا ۰.۴۸ هم دیده می شد.

موزه میراث فرهنگی در قلب پارک بزرگ Kowloon جلوه خاص خودش را داشت.

با عرض شرمندگی خدمت هنر دوستان، علیرغم بی علاقگی به موزه هنر، برای فرار از باران و سرما از موزه هنر این شهر هم دیدن کردیم که خالی از لطف نبود.

پیدا کردن غذای مناسب و حلال هم کار آسانی نیست. پاکستانی ها رستوران هایی دایر کرده اند و انواع غذاهای پاکستانی و هندی را دارند. همچنین یک غذاخوری ترکی در Ladies Market و یکی دیگر به نام Mr. Kebab در Hart Ave نزدیک خیابان Nathan مجموعه غذاهای ترکی لذیذی را نصیب ما کردند. بر خلاف مالزی که بوی غذاهای مالایی و چینی زیاد به مشام می رسد و البته گاهی چندان هم خوشایند نیست، ما بوی بدی از غذاخوریهای هنگ کنگ استشمام نکردیم.

در برگشت نکته ای که باعث تاسف است را هم دیدم و آن نکته اطلاعیه ای بود که در فرودگاه در چند نقطه به چشم می خورد که به مسافران هشدار می داد که برای گردش به بعضی کشور ها نروند مثل ژاپن به دلیل زلزله، سونامی و انفجار راکتور هسته ای آن و کشورهایی از جمله ایران به دلیل مسایل تروریستی!

یک نظر درباره “سفر هنگ کنگ” داده شده است.

  1. دریا گفت :

    سلام نازنین خیلی زیبا می نویسی من منتظر نوشته هات هستم

    در مورد سفر نامه ات به مالزی و پنانگ باید بگم که خیلی استفاده کردم اگه تونستی چند تا عکس از پنانگ بران بذار لطفاً

نظر بدهید



counter
Motigo Webstats - Free web site statistics Personal homepage website counter Search Engine Optimization